سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بارالها! نگریستن به رخسار تو شوق دیدارت را از تو درخواست می کنم . [فاطمه علیه السلام ـ در دعایش ـ]
بستنی کبریتی
 
دیوونگی های خودم و بقیه

دیروز همراهه دخترعموم سوار تاکسی شدیم که بریم کفشارو یه دید بزنیم هرکدوم و که قبول کردیم بخریم،راننده پرسید:خانوم کوجا میرید؟

دخترعموبه شوخی گفت :میریم کفش بخریم

(به قول همین جوکه)از بس خندیده بودیم دیگه جونی برامون نمونده بود راننده دقیقه به دقیقه میخندید تااااا اینکه پیاده شدیم

البته ادرس داده بودیماااااا;-) 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط مصی و رکی 94/5/20:: 10:28 عصر     |     () نظر